در موارد زیادی دیده میشود که بسیاری از سخنگویان ، وابستگان بخش های مختلف دولت در بحران ها و پیشامدهای ناگوار به جای آب ریختن روی آتش و برخورد ملایم با مخاطب لحن و تند و طلبکارانه را جایگزین میکنند، عجیب است که برخی از این افراد در مراحل و موقعیت هایی به دیگران درس اخلاق میدهند ، نصیحت میکنند و راهنما میشوند ولی در نامرادی ها و مشکلات و بحران هایی که خود می بایست جزو پاسخگویان باشند ، به جای خویشتن داری ، عذرخواهی و ملایمت ، زبان تند و طلبکارانه به کار میگیرند .
اصولا در همه کشورهای توسعه یافته مسولان سعی میکنند به واقع یا حتی به صورت ظاهر ،مواظب کلام و لحن و شیوه مراوده با مخاطب و مراجعه کننده باشند ، هرگاه وسیله ارتباطی فراکیر باشد ، مراقبت های آشکار و نهان گوینده به مراتب بیشتر میشود . در کشور ما با اینکه بالاخره طی سال های اخیر در چند مورد شاهد عذرخواهی مسولان در قبال کوتاهی ها بوده ایم ولی کمابیش ، فرهنگ گذشته ادامه دارد.
مدیر مسول روزنامه ای در قبال یک حادثه و رخداد و معضل اجتماعی یا رفتار غلط ماموران یک حوزه با مردم قبل از بررسی و اظهار نظر کارشناسی مراجع ذیربط موضع میگیرد ، پاسخ می دهد و اظهار فضل میکند ، به ناگهان وقتی می بیند اصل موضوع به گونه ای دیگر بوده به جای عذرخواهی نوشته و توییت قبلی خود را حذف میکند به امید آن که مخاطبان و بازدیدگنندگان نیز فراموش کنند .! دیگری کل ماجرا و رخداد را منکر میشود و . . . اما با روشن شدن قضیه سعی میکند ، خطای راهبردی را به روی مبارک نیاورد به این جهت که مردم را فراموشکار میدانند و خود را زرنگ و هوشمند .!
به یکی دو خطا و ایستادگی در برابر واقعیت ها به طور سیستماتیک این نوع گویندگان و نویسندگان نزد مخاطبان بی اعتبار میشوند ، حتی اگر به ظاهر فعال بمانند .
تنها چاره کار برای این قبیل افراد ، توجه به کلام پر محتوای سعدی شیرازی است که گفت :
بربساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش