صدا و سیما برای اجرای برنامه های مناظره نامزدهای ریاست جمهوری چهاردهم ، با توجه به تجربیات دوره های گذشته تلاش کرده است تا به تناسب موضوعات مختلف سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی از کارشناسان شناخته شده و با تجربه کمک بگیرد ، امری که حرکتی پسندیده است . با این وجود در برنامه های مختلف دیده شد که برخی کارشناسان با زمینه و عقبه فکری جناحی برخلاف خواست صدا و سیما که هدایت برنامه ها به دور از تنش وبرخورد تند کاندیداهاست با تاکید برنظرات خود با به چالش کشیدن نامزدغیر هم فکری خود ، برنامه را به سمت چالش جدی بردند ،البته داغ شدن فضای گفتگو و چالشی شدن بحث ها از دید مخاطبان و بیننندگان ،برنامه ها را دیدنی تر میکند ، اما آیا یک کارشناس می تواند صرفا در جهت دیدگاه شخصی و جناحی خود نامزد ریاست جمهوری را به چالش بکشد ؟ قطعا اگر چنین قراری مطلوب است ، می بایست در مورد همه کاندیداها توسط همه کارشناسان همین رویه دنبال می شد، امری که چنین فراگیری در آن، نمود پیدا نکرد .
صدا و سیمادر این سری برنامه های مناظره کارشناسی همچنین ملحقات و حاشیه های جدیدی نیز به برنامه افزوده بود،. ادای احترام به شهدای گمنام مدفون در مقابل مسجد بلال صدا و سیما ، می توانست به صورت گزارشی مستقل و سوای برنامه زنده انتخاباتی صورت بگیرد .
در ابتدای برنامه زنده و زمان حاضر شدن کاندیداها ، رییس صدا و سیما نکات و ملاحظاتی را طی سخنرانی کوتاه در جمع حاضران بیان کرد که لزومی نداشت .اصولا فردی را که در سطح ریاست جمهوری ارزیابی و پذیرفته شده است ، لازم نیست بنشانند و چهارچوب ها را به او تفهیم کرد . دو سه نکته مورد نظر را مجری برنامه در ابتدا می گفت و تمام ، انصافا سخنرانی و تشریفات اضافی روی آنتن زنده زاید بود .
کلیپی در مورد رییس جمهور مرحوم تهیه شده بود که در همان ابتدای برنامه پخش شد ، یادبود رییس جمهور شهید امری لازم و پسندیده بود ولی تاکید بر خط مشی گذشته به عنوان یک ضرورت به نوعی تحمیل تفکر سیاسی به رییس جمهور جدید که احتمال دارد تفکر دیگری داشته باشد تلقی میشود و گنجاندن آن در بسته مناظره و تضارب آرای کاندیداها ضرورتی نداشت ، ولی صدا و سیما به آن پرداخت . در هر حال امیدواریم که حاصل و نتیجه انتخابات برای مردم و کشورمان مبارک باشد .
چند روز پیش از این هفتصدمین یادداشت این وب نوشت ،نگاشته شد . اولین یادداشت ها را درخرداد سال ۱۳۹۰ نوشتم ، حدود ۱۴ سال از حضورم در این وبلاگ می گذرد ، بطور متوسط طی این مدت هفته ای یک یادداشت یا مقاله نوشته ام مواردی به ویژه تعدادی از مقالات در حوزه رسانه در نشریات مختلف انعکاس داشته و منتشر شده است ، در عین حال از ابتدا تبلیغی برای انعکاس بیشتر مطالب نداشته ام تعدادی از عزیزان همواره محبت داشته و لطفشان شامل حال این جانب شده است که از این طریق صمیمانه سپاسگزاری خود را به ایشان اعلام و ابراز میکنم ، برخی مطالب بیشتر از باب یادآوری بوده است و در قامت یک متن و مطلب قابل تاکید نبوده است . با یادداشت هایی که به ویژه از باب یادکرد و قدرشناسی از تعدادی از عزیزان همکار و همراه یا فعال و در عین حال آشنا در محیط های رسانه ای نوشته ام دوستانی با پیام خود و یادآوری های مفید و موثر موجبات خوشحاالی بیشتر و ارتباط بهتر اینجانب را فراهم کرده اند که از این عزیزان نیز قدردانی میکنم ، یاد کرد از برخی دوستان از دست رفتهای که از میان ما رفته و در قید حیات نیستند، از باب احترام و تکریم بوده و در مواردی صرفا به این دلیل بوده که با کمال تاسف در جای دیگری ندیده ام که از ایشان یادی به میان آمده و مکتوب شده باشد ، شاید همین مطالب اندک و ناچیز زمینه جستجو ها و یادکردهای کامل تری از اشخاص مذکور بشود .
از همه دوستان ، عزیزان ، مشوقان ، منتقدان و اشخاص محترمی که به نوعی تا کنون محبت داشته اند ، یادآوری و ارشاد و راهنمایی و تشویق داشته اند ،صمیمانه تشکرم میکنم ، امیدوارم در لابلای درد دل ها و گفت گوها ادای دینی به پیشکسوتان و زحمت کشان عرصه های فرهنگ و رسانه شده باشد و بعد از این نیز بهتر و بیشتر بشود .انشالله
کشور ما طی چند دهه اخیر به دفعات دچار حوادث و سوانح متعددی شده است و هر از گاهی مردم به سوگ و عزاداری نشسته اند . این که مردم قدرشناس ، همراه با احساس هستند ، در مصیبت ها ، ناگواری ها و اتفاقات تلخ همراه و پشتیبان هستند واقعیت است که نیاز به اثبات ندارد . در جریان تشییع جنازه رییس جمهور و همراهانش که طی سانحه هوایی جان خود را از دست دادند میلیون ها انسان از شهرها و روستاها به عزاداری و تشییع جنازه جان باختگان پرداختند ، مجالس بزرگ و متعددی در کشور بر پا شد ، این ها هم ارزشمند است و برای داخل و به ویژه خارج از کشور با اهمیت تلقی میشود ، با این همه آیا نمی توان با نظم و مدیریت صحیح و کنترل ها و نظارت های فنی و به موقع جلوی برخی از این رودادهای تلخ را گرفت .؟ در برابر تکریم و همراهی مردم به عنوان مهمترین و معتبرترین عنصر لازم برای یک کشور و حاکمیت مقتدر ،تکرار صحنه های دلخراش و ناگوار ،آسیب پذیر بودن جوانب مختلف کشور را نشان میدهد که مثبت و سازنده نیست ، قبل از هرچیز جان انسان ها ارزشمندترین سرمایه برای کشور و سپس حس و باور امنیت در همه زمینه ها و حتی الامکان مصون ماندن از حوادث و سوانحی که امکان جلوگیری و پرهیز از آن وجود دارد . انشاالله که با تلاش و جدیت مدیریت ها و مسولیت های مختلف ، اوضاع به سمتی برود که پذیرش وقوع حوادث تلخ برای همه عادی و طبیعی نشود.