سانحه تلخ سقوط هلی کوپتر حامل ریاست جمهوری و همراهان موجب تاثر فراوان اکثر هموطنان شد . اصولا درگذشت ناگهانی اشخاص به ویژه شخصیت های مسول و موثر علاوه بر تاسف و تاثر ، باعث ایجاد نگرانی در جامعه و ابهام در آینده روند امور میشود . طی دو روزی که از سقوط و سانحه بالگرد حامل آقای رییسی ، وزیر خارجه ، امام جمعه تبریز ، استاندار آذربایجان شرقی و همراهان این جمع، حزن و اندوهی فراوان ابعاد و زوایای مختلف جامعه را در برگرفته است ، البته در روند امور خللی وارد نشده است ولی همواره چنین اتفاقاتی زمینه شایعات ، تحلیل ها و پیش بینی های زیادی میشود.
خبرهای راست و دروغ فراوان ، شایعات ، اظهار نظرها ، همه و همه فضای رسانه ای داخلی ، رسمی ، غیر رسمی و شبکه ها و سایت های خبری ، فضای مجازی لبریز است از داده های مختلف که به نوعی نشان دهنده سردرگمی خبری در مواقع بحران است . از آنجا که حوادثی همانند سانحه پیش آمده قابل پیش بینی نیست . لا اقل مجموعه اطلاع رسانی دولت می تواند ساز و کاری را برای مواقعی مشابه طراحی ، پیش بینی و هر زمان لازم شد در صحنه عمل به اجرا درآورد . در چنین زمان هایی بسیاری از مخالفان و نحله های فکری با سوئ استفاده از موقعیت پیش آمده به پخش و انتشار خبرها و تحلیل ها و ابهامات مورد نظر خود می پردازند .
تحفظ داشتن مسولان در حوزه های مختلف برای انتشار خبرها و روشن کردن ابعاد حوادث مستحدثه قابل فهم ودر مواردی قابل قبول است . ولی مدیریت صحیح ، هوشمند و اطلاع رسانی به موقع ، فرافکنی نکردن و ضعف های موجود را به بهانه برخی زمینه های نامعلوم به دیگران حواله نکردن ، حد اقل های مورد انتظار جامعه رسانه ای کشور است .
این روزها سریالی به نام هفت سر اژدها از شبکه سه سیما پخش میشود که گرچه مواردی از نقد اجتماعی را نیز به همراه دارد ولی دغده سیاسی خاص نویسنده و کارگردان سریال به وضوح بر سایر جنبه های داستان حاکم است ، سریال به دلایل مختلف از جمله طولانی شدن دوران کرونا و طبعا مشکلات و حواشی دیگر بیش از معمول به طول انجامیده است . برخی بازیگران حاضر در سریال چند سالی است که به رحمت خدا رفته و در قطعه هنرمندان آرمیده اند .
مشکل این نوع سریال یا انواع تولیدات تلویزیونی مشابه این است که بنابر تشخیص نویسنده و کارگردان جهت گیری ها ، نقدها و به تصویر کشیدن برخی اقدامات منفی ، ارتباطی ، رانتی و امثال این رفتارهای خارج از قانون ، در نگاه و قلم نویسنده کمابیش به جریانی منتسب می شود که در مقابل تفکر سازنده قرار دارد، اما طولانی شدن تهیه ، تولید و نهایتا پخش سریال به گونه ای رقم خورده است که زمان پخش آن، زمان به قدرت رسیدن و حاکم بودن تفکر مورد حمایت و رفاقت سازنده است . در این شرایط با توجه به تداوم همه موارد قابل نقد مطرح و مورد کنکاش بر عمق خرابی ها و گستره تخلفات نیز افزوده شده و تماشگر به جای نشانه رفتن ذهنش به مصادق دلخواه سازنده ، توجه اش بیش از پیش معطوف به مشکلات ، مسایل و مصایب ناشی از اقدامات جاری حاکمان حاضر و ضعف های جدی آنان در زمامداری کشور ر ، جلب میشود . البته این نمونه و بار اول تولیداتی از این دست نیست ، قبلا نیز سریال های گاندوی یک و دو همین مسیر را طی کردند و متحمل نقدهای اساسی و اوضاعی غیر قابل باور پس از پخش شدند.
سریال به لحاظ قصه پردازی و کیفت تولید دارای برخی ضعف های مشهود است ، همچنین طولانی شدن پروسه تولید و دراختیار گرفتن لوکیشن های متعدد و گران قیمت باعث گرانی و هزینه بالای پروژه شده است .
علاوه بر این ها آنچه که تا این زمان مشخص است ، سریال یادشده ، توقع سیما را در جذب تماشگر و پخش موفق برآورده نکرده است . اصولا تولیدات سیاسی مشابه با اهدافی صنفی یا جناحی شاکله ماندگار ندارند و زود فراموش می شوند .
در هیاهوی مجادلات و منازعات بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسراییل و پس از پاسخ نظامی حساب شده ایران به جنایت اسراییل در حمله نظامی به کنسولگری ایران و به شهادت رساندن تعدادی از مستشاران و وابستگان نظامی ایران در سوریه ،بسیاری از سیاسیون و کارشناسان و فعالان رسانه در محافل مختلف سیاسی و رسانه ای اعلام نظر کردند ، شبکه های فارسی زبان و غیر فارسی به مهمترین موضوع حال حاضر خاورمیانه پرداختند .
اکثریت قریب به تمامی منتقدین سیاست های اقتصادی و فرهنگی حکومت و دولت نیز پاسخ حساب شده و به موقع به جنایات اسراییل را تایید کردند . نکته جالب دیگر تایید و قبول حرکت یادشده توسط تعداد قابل توجهی از مخالفان نظام بود که در نظرات کارشناسی خوداین اقدام را در جهت انسجام ملی و حفظ و دفاع از منافع ملی دانستند .
موضوی مایه تاسف و تاثر است ، نقدهای غیر منصفانه و گاه شوخی ها و طنزهای مخالف اقتدار ملی و از همه تاسف بارتر ، حمایت ،پذیرش یا نادیده گرفتن جنایات بی حد و حصر اسراییل در منطقه خاورمیانه و نسل کشی مداوم آن در سرزمین های اشغالی و محصور شده در چنگال نظامیان خونخوار این رژیم است که با هیچ منطق انسانی و اخلاقی سازگار نیست . امیدواریم که این افراد نیز که غالبا به عنوان دهن کجی و لجاجت با نظام سیاسی ایران به چنین دیدگاه های می پردازند، با مرور بر سابقه تاریخی اقدامات اسراییل از زمان تشکیل حکومت جعلی و غاصبانه آن در این مسیر تجدید نظر کنند .