حضور پر شور نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور و ثبت نام برای دست یافتن به کرسی ریاست جمهوری و طبق آنچه که همه داوطلبان میگویند با انگیزه خدمت ، فارغ از مثبت یا منفی بودن این حرکت ،رخداد جالبی است. این که با اجرای قانون جدید انتخابات به شکلی جلوی حضور بی رویه و بعضا طنز آمیز و گاه توهین آمیز تعدادی به اصطلاح کاندیدا از اقصی نقاط کشور که بعضا در میان آن ها افرادی بیسواد و بی اطلاع محض نیز گرفته شد و دیگر شاهد تعداد بیش از ۵۰۰ تن و گاه بیش از ۱۰۰۰ نفر کاندیدای بی ربط و باربط نیستیم ، اقدامی مناسب و مرحله ای سازنده بود ، با این همه ثبت نام قطعی تعداد ۸۰ نفر حایز شرایط اولیه برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری به ویژه توجه به ترکیب و تناسب سوابق و نیز توانایی آنان در اداره کشوربه فرض کسب آرا اکثریت مردم و پیروزی ، نشان میدهد که بسیاری از افراد جمع مذکور نیز درک و دریافت درستی از موقعیت ، جایگاه ، توانایی ها و ضرورت های مقام ریاست جمهوری ندارند . حدود نیمی از جمع ثبت نام کننده نمایندگان اداور مختلف مجلس بوده اند ، تعداد زیادی از همین افراد با آرای بسیار اندک راهی مجلس شده بوده اند ، تعدادی نیز در نوبت های بعدی قادر به کسب آرای لازم برای ورود به مجلس نشده اند ، با این حال کسانی که حتی در محدوده حوزه انتخابیه خود نتوانسته اند رضایت مردم را کسب کنند ، هیچ حرکت و اقدام مهم و سازنده ای نداشته اند ، حالا چگونه انتظار دارند در جایگاه مهم ریاست جمهور و در پهنه کشور به وسعت ایران با پیشینه ای چند هزار ساله و مردمانی فهیم و کوشابه فرض تایید شورای نگهبان، اقدام موثری انجام دهند ،البته تعداد دیگری از جمع ثبت نام کننده نیز کمابیش وضعی مشابه دارند . چون با کمال تاسف همچنان احزاب در کشور جایگاه موثری نیافته اند، قبل از اینکه بررسی ها و صلاحیت سنجی ها انجام شود ، اشخاص داوطلب می بایست یک بازشناسی از خود یا نظر سنجی از نگاه دیگران داشته باشند .
امیدوارم انتخابات پیش رو با حضور کاندیداهایی با تنوع فکری لازم و مقبولیت و نمایندگی از اکثریت مردم رقابت کنند و درآخر با انتخاباتی درخور، فردی شایسته و توانمند با ظرفیت های لازم سیاسی ، فرهنگی و سعه صدر کافی انتخاب شود و در مسیر توسعه و تعادل اقتصادی و بهسازی شرایط نه چندان مطلوب فرهنگی و اجتماعی موجود در کشور حرکت کند .
دهم خرداد امسال دومین سالگرد در گذشت سید محمود دعایی بود . مرحوم دعایی شخصیتی شریف ، محترم و از بعد اخلاق و سلوک انسانی ممتاز بود ، همه کسانی که با ایشان مراوده و حشر و نشر داشته اند معتقدند که ذره ای تکبر در رفتار او دیده نمی شد ،با شناخت ومراجعات و ملاقاتهایی که شخصا هر از چند گاه طی سالیان متمادی با ایشان داشتم ، همین اخلاق حسنه و رفتارمتواضعانه را از ایشان دیده ام ، یکی از بارزترین خصوصیات اقای دعایی ، مدارا و ارتباط و پذیرش طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی بود ، امری که کمتر در بین سیاستمداران و فعالان فرهنگی و اجتماعی امروز کشور دیده میشود .روزنامه اطلاعات که طی چند سالیان درازی تحت مدیریت وی بود کم حاشیه ترین روزنامه سراسری و با ریشه بود و این همه به دلیل حضور شخص آقای دعایی و همکاران ،همفکران و همراه ایشان بود .
درزندگی نامه خود نوشت سید محمود دعایی که در ویژه نامه روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است ، طبق شرح زندگی و فضای عمومی تربیت خانوادگی او از ابتدای زندگی نشان دهنده وجود و حضور فرهنگ صبر ، تحمل و تعامل خانواده با مردمان و طیف های مختلف فکری و اجتماعی حتی عقیدتی با حفظ تفکر و اعتقادات خانواده است . در متن خود نوشت ، نقل نکته و خاطره ای به قول آن مرحوم ، تلخ از دوران نو جوانی اش و هم زمان با کودتای ۲۸ مرداد در کرمان آٌورده است که نظرم را جلب کرد ، چند جمله مورد اشاره را عینا در اینجا می آورم :
فرمانده فداکارو شریف شهربانی ( مرحوم سرهنگ سخایی )از افسران حامی دکتر مصدق بود و چون سرلشگرزاهدی روی کار آمد، این افسر ملی بدون هیچ درگیری ، خودش را تسلیم فرمانده نظامی وقت کرمان تیمسار امانپور ( پدر کریستین امانپور مصاحبه گر ویژه سی ان ان ) کرد تا اگر خواستند محاکمه اش کنند اما آن ها با بی وفایی او را به دست اوباش افسار گسیخته سپردند که نخست از بالای ساختمان به زیرش افکندند و سپس مثله اش کردند . آن روز من در خیابان بودم و به چشم دیدم که چه جنایتی در حق شهید سرهنگ سخایی مرتکب شدند .
توضیح بیشتر ----
خیابان بالاتر ساختمان مرکزی وزارت امور خارجه بعد از انقلاب به نام سرهنگ سخایی نامگذاری شده است .
نکته دیگر اینکه منوچهر سخایی خواننده سال های دور که چند سال پیش از این در خارج از کشور درگذشت برادر سرهمگ سخایی مورد اشاره است.
شهردار تهران یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم و همراهان و همفکران رییس جمهور است . شعارها ، گوشه کنایه ها و نقدهای آقای زاکانی در نشست های انتخاباتی و مناظره های نامزدهای ریاست جمهوری را بسیاری به یاد دارند . خوشبختانه به مدد تکنولوژی و حضور فضای مجازی ، نوع نگاه و انتقادهای تند او از دولت های یازدهم و دوازدهم ، بابت کندی امور کشور ، گرانی ها ، تورم و بسیاری از مسایل دیگر کشور در نوع خود قابل توجه بود ، لحن آقای زاکانی در مقام یک پرسشگر ، بیش از بقیه تند و مطالبه گرا بود .
اینکه بیش از دو سال است زاکانی بر کرسی ریاست کلان شهر تهران تکیه زده است . کارهای روزمره و جاری شهر تهران همانند گذشته در جریان است ، پاکبانان زحمتکش چون گذشته زحمت می کشند ، سازمانی همانند آتش نشانی ، تلاش شبانه روزی دارد و . . . اما اتفاق فوق العاده و چشم گیری در پهنه شهرکه بتوان از آن به عنوان حرکت و اقدامی شاخص یاد کردبه چشم نمی خورد .لا اقل میتوان گفت با همه شعارها و قرارها و وعدها ، در هیچکدام از حوزه هایی زیر بنایی یا جاری شهر مانند تسهیل در ساخت و سازهای مردمی ،کم شدن آلودگی ها با برنامه ریزی ها و اقدامات تخصصی ، کم و روان شدن ترافیک سنگین در خیابان های شهر ، افزایش سرویس های عمومی برای رفت و آمد ها و مسافرت های شهری مردم کار فوق العاده ای که بتوان به عنوان فعالیت جدید و تاثیر گذار یا حلال مشکلات از آن ها یاد کرد، در هیچکدام از حوزه های یادش اتفاق ملموسی نیافتاده است .
عجیب است که شهرداری و شورای شهر برخلاف تبلیغات و ادعاهایشان در زمان انتخابات نسبت به مسایل متعدد شهر پاسخگو نیستند . خبری از شفافیت نیست . تکلیف مواردی ازحقوق های درشت و عجیب در شهرداری بعد از ماه ها هنوز روشن نشده ، روند قطع درختان در گوشه و کنار شهر به هیچ وجه متوقف نشده است . فروش تراکم و در واقع بسته شدن راه تنفس ساکنان شهر همچنان ادامه دارد . دامن زدن به موضوعات فرعی مثل مسجد ساختن در یک پارک در حالی که صدها مسجد خالی و بی رونق در شهر وجود دارد و . . . بسیاری اقدامات دست دوم و غیر اصولی جای انجام وظایف ضروری و اقدامات زیربنایی گرفته است .