دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

آفت عادت رسانه ها

 رسانه ها ی مختلف جهان بنا بر  رویه کاری و تعریف حرفه ای خود به دنبال طرح و انعکاس تصویر و اخباری از افراد معروف و مشهوراند، به عبارتی برای آنها ارزش شهرت در تهیه و انعکاس خبر نقش اصلی دارد . کوچکترین حرکت  و اظهار یک فرد معروف سیاسی یا هنری فارع از اینکه درست بوده یا خیر  و مفید بوده یا خیر منعکس میشود این بخش از خبرها هیچ ربطی با نیاز های روز جامعه ندارد یا الزاما این سخنان بیان شده هیچ تازگی و عمقی ندارد ،این نگاه و رویه کمابش در رسانه های کشور ما نیز حاکم شده است .
بارها دیده ایم که حضور یک فرد معروف ولو هنرپیشه مثلا در مجلس ختم یک اندیشمند فرهیخته  بیشتر مورد عنایت اصحاب رسانه قرار گرفته تا خدمات و شخصیت آن فرد فرهیخته که اینک به رحمت خدا رفته است .بارها شاهد بوده ایم که حضور یک چهره معروف و زیاد دیده شده تلویزیونی یا سینمایی کشور در جمع نخبگان مثلا اندیشمندان هسته ای کشور یا شرکت کنندگان در یک سمینار بین المللی بیشتر مایه تهیه عکس و تصویر حتی در تلویزیون رسمی کشور قرار گرفته و میگیرد. آیا توجه بیش از حد رسانه های ما به ارزش خبری شهرت به هرشکل  و رعایت نشدن تناسب ها  ،کمتر پرداختن به نیازها و کمتر توجه داشتن به طرح و تبلیغ افراد مستعد و نوظهور آفت رسانه ها ی ما نیست ؟

شکست تدریجی انحصار خبری سیما

 صدا و سیما بویژه سیما طی سه دهه اخیر با توجه به ساختار و ضوابط قانونی همچنین نوع مدیریت های اعمال شده همواره از انحصار کامل در پخش برنامه ها ،خاصه در پخش اخبار بر خوردار بوده است .

 در سالهای اخیر نیز گرچه در نگاهی کلی ضوابط و چهارچوب های پخش تفاوتی نکرده و رسمآ شریک و رقیبی پذیرفته نشده است ولی در عمل بدلیل تحول در تکنولوزی و پیشرفت های حاصل شده در ابزار اطلاع رسانی بمرور از انحصار سیما کاسته شده و رقبای جدیدی بر این روند تآثیر گذا ر شده اند و به تبع آن تا حدودی بر سرعت خبر رسانی و نیز وسعت انتخاب افزوده شده است ،در سالهای قبل صرفا رقبا و مخالفین در قالب صداهای بیگانه و شبکه های ماهواره ای بر این روند تآثیر می گذاشتند ولی اینک سایت های خبری داخلی و فضای سایبری به شدت اخبار صدا و سیما را به سمت جلو هل میدهد چه بلحاظ سرعت و چه به لخاظ وسعت انتخاب سوژه و طرح موضوعات.

بسیاری از موضوعات و سوژه های خبری اینک از موارد طرخ شده در فضای اینترنت انتخاب میشوند حتی پخش تصویر زورگیری چند جوان که در روز روشن و در انظار عمومی اقدام به این خلاف بزرگ کرده بودند و پخش آن پیامدهای جدی برای مردم و مسئولان داشت  ابتدا در فضای مجازی ضورت گرفته بود و سپس در اخبار سیما منعکس شد ، گرچه  زمان دقیق این انعکاس دقیقا مشخص نیست ولی این نکته مشخص است که بسیاری از کاربران اینترنتی حد اقل  ده ساعت قبل از پخش سیما آنرا در فضای مجازی دریافت و بازدید کرده بودند . اینها همه نشانگر این است که پخش اخبار در کشور برای عقب نماندن و داشتن اعتماد مخاطبان نیازمند سرعت عملی بسیار زیاد و وسعت نظری فراوان است تا از قافله رقبای در حال قدرت گیری داخلی عثب نماند.

جامعه عصبی و نقش رسانه ها

  در نگاهی کلی به رخدادهای روزمره در جهان مشاهده میشود حوادثی که از روی عصبیت و رفتارهای خشن در مناطق  مختلف جهان روی می دهند قطعا بارها بیشتر و بزرگتر و خشن تر از موارد مشابه در ایران هستند گرچه این معظل دامن جامعه ایران را نیز گرفته و اینگونه موارد متاسفانه طی سالهای اخیر رو ندی افزایشی داشته است ، با این همه عبوسی و عصبیت عمومی جامعه از بسیاری از جوامع مشابه در شرایط صلح بیشتر است . در چهره عمومی جامعه خنده ، شادی و شادابی چندانی ملاحظه نمی شود،بخشی از این مشکل متوجه اوضاع اقتصادی است ولی بخش دیگر آن به دلیل کمبود ابزار شادی و نشاط متناسب با شان و شرایط مردم در جامعه است .

 براستی رسانه های ما به عنوان فراگیرترین ابزارهای ارتباطی در دسترس مردم  چه بخشی از شادی و نشاط اجتماعی جامعه را تامین می کنند ؟ طی هفته چند برنامه شاد و مفرح از شبکه های متعدد رادیویی و تلویزیونی کشور پخش میشود؟. حدود سی سال است که همچنان شاد ترین برنامه رادیو برنامه صبح جمعه است با همه فراز و فرودهایی که داشته است ،سیما سهم اصلی ایجاد سرگرمی را بر تولید سریال های و تله فیلم های مختلف نهاده است این مجموعه های نمایشی توانسته و می تواند بخشی از اوقات فراغت مردم را پوشش دهد ولی عمده سوژه ها  ،جدی ،تاریخی ، مناسبتی و بعضا تلخ هستند 

 علاوه بر صدا و سیما سایر امکانات رسانه ای و شیوه های نمایشی در شاد کردن جامعه و فرحبخشی چقدر سهم داشته و دارند ؟ تئاتر بعنوان یک هنر نمایشی موثر و رودر رو  در سال چند برنامه و نمایش شاد ارائه میدهد؟  البته در بسیاری از شهرستانها اصولا تئاتر وجود ندارد در اندک سالن های فعال و پر رونق تهران نیز به ندرت با برنامه های شاد و باب طبع مردم  مواجهیم، سینما نیز شرایطی مشابه دارد بنحوی که  در بسیاری از زمانها طی سال مخاطبان در تهران بعنوان پایتخت و شهر برخوردار از بیشترین سالن سینما و تئآتر امکان انتخاب یک فیلم یا نمایش شاد را ندارند.

در مجموع بنظر میرسد که برنامه ریزان ، مدیران و مسولان ذیربط در کشور یا اشراف لازم به جو عمومی و نیاز جامعه به شادی ندارند یا از کارایی و تاثیرگذاری وسایل و ابزار ارتباطی و رسانه ها در جامعه بی اطلاعند چون هم جامعه شدیدا نیاز دارد هم رسانه ها بارها کارایی خود را در زمینه تلطیف روح و روان مردم در جوامع مختلف از جمله جامعه خودمان نشان داده اند و آنچه که نیاز است درایت و همت بیشتر دست اندر کاران است .