دُرج

وب نوشت سعید فانیان

دُرج

وب نوشت سعید فانیان

کاندیداتوری برای خدمت

حضور پر شور نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور و ثبت نام برای دست یافتن به کرسی ریاست جمهوری و طبق آنچه که  همه داوطلبان میگویند با انگیزه خدمت ، فارغ از مثبت یا منفی بودن این حرکت ،رخداد جالبی است. این که با اجرای قانون جدید انتخابات به شکلی جلوی حضور بی رویه و بعضا طنز آمیز و گاه توهین آمیز تعدادی به اصطلاح کاندیدا از اقصی نقاط کشور که بعضا در میان آن ها افرادی بیسواد و بی اطلاع محض نیز گرفته شد و دیگر شاهد تعداد بیش از ۵۰۰ تن و گاه بیش از ۱۰۰۰ نفر کاندیدای بی ربط و باربط نیستیم ، اقدامی مناسب و مرحله ای سازنده بود ، با این همه ثبت نام  قطعی تعداد ۸۰ نفر حایز شرایط اولیه برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری به ویژه  توجه به ترکیب و تناسب سوابق  و نیز توانایی آنان در اداره کشوربه فرض کسب آرا اکثریت مردم و  پیروزی ، نشان میدهد که بسیاری از افراد جمع مذکور نیز درک و دریافت درستی از موقعیت ، جایگاه ، توانایی ها و ضرورت های مقام ریاست جمهوری ندارند . حدود نیمی از جمع ثبت نام کننده نمایندگان اداور مختلف مجلس بوده اند ، تعداد زیادی از همین افراد با آرای بسیار اندک راهی مجلس شده بوده اند ، تعدادی نیز در نوبت های بعدی قادر به کسب آرای لازم برای ورود به مجلس نشده اند ، با این  حال کسانی که حتی در محدوده حوزه انتخابیه خود نتوانسته اند رضایت مردم را کسب کنند ، هیچ حرکت و اقدام مهم و سازنده ای نداشته اند ، حالا چگونه انتظار دارند در جایگاه مهم ریاست جمهور و در پهنه کشور به وسعت ایران با پیشینه ای چند هزار ساله و مردمانی فهیم و کوشابه فرض تایید شورای نگهبان، اقدام موثری انجام دهند ،البته تعداد دیگری از جمع ثبت نام کننده  نیز کمابیش وضعی مشابه دارند . چون با کمال تاسف همچنان احزاب در کشور جایگاه موثری نیافته اند، قبل از اینکه بررسی ها و صلاحیت سنجی ها انجام شود ، اشخاص داوطلب می بایست یک بازشناسی از خود یا نظر سنجی از نگاه دیگران داشته باشند .

 امیدوارم انتخابات پیش رو با حضور کاندیداهایی با تنوع فکری  لازم و مقبولیت و  نمایندگی از اکثریت مردم رقابت کنند و درآخر با انتخاباتی درخور، فردی شایسته و توانمند با ظرفیت های لازم سیاسی ، فرهنگی و سعه صدر کافی انتخاب شود و در مسیر توسعه و تعادل اقتصادی و بهسازی شرایط نه چندان مطلوب فرهنگی و اجتماعی موجود در کشور حرکت کند .

یادی از سید محمود دعایی

 دهم خرداد امسال دومین سالگرد در گذشت سید محمود دعایی بود . مرحوم دعایی شخصیتی شریف ، محترم و از بعد اخلاق و سلوک انسانی ممتاز بود ، همه کسانی که با ایشان مراوده و حشر و نشر داشته اند معتقدند که ذره ای تکبر در رفتار او دیده نمی شد ،با شناخت ومراجعات و ملاقاتهایی که شخصا هر از چند گاه طی سالیان متمادی با ایشان داشتم ، همین اخلاق حسنه و رفتارمتواضعانه را از ایشان دیده ام ، یکی از بارزترین خصوصیات اقای دعایی ، مدارا و  ارتباط و پذیرش طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی بود ، امری که کمتر در بین سیاستمداران و فعالان فرهنگی و اجتماعی امروز کشور دیده میشود .روزنامه اطلاعات که  طی چند سالیان درازی تحت مدیریت وی بود کم حاشیه ترین روزنامه سراسری و با ریشه بود و این همه به دلیل حضور شخص آقای دعایی و همکاران  ،همفکران و همراه ایشان بود .

درزندگی نامه خود نوشت سید محمود دعایی که در ویژه نامه روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است ،  طبق شرح زندگی و فضای عمومی تربیت خانوادگی او از ابتدای زندگی نشان دهنده وجود و حضور فرهنگ صبر ، تحمل و تعامل خانواده با مردمان  و طیف های مختلف فکری و اجتماعی حتی عقیدتی با حفظ تفکر و اعتقادات خانواده است . در متن خود نوشت ، نقل نکته  و خاطره ای به قول آن مرحوم ،  تلخ از دوران نو جوانی اش و هم زمان با کودتای ۲۸ مرداد در کرمان آٌورده است که نظرم را جلب کرد ، چند جمله مورد اشاره را  عینا در اینجا می آورم :

 فرمانده فداکارو شریف شهربانی ( مرحوم سرهنگ سخایی )از افسران حامی دکتر مصدق بود و چون سرلشگرزاهدی روی کار آمد، این افسر ملی بدون هیچ درگیری ، خودش را تسلیم فرمانده نظامی وقت کرمان  تیمسار امانپور ( پدر کریستین امانپور مصاحبه گر ویژه سی ان ان ) کرد تا اگر خواستند محاکمه اش کنند اما آن ها با بی وفایی او را به دست اوباش افسار گسیخته سپردند که نخست از بالای ساختمان به زیرش افکندند و سپس مثله اش کردند . آن روز من در خیابان بودم و به چشم دیدم که چه جنایتی در حق شهید سرهنگ سخایی مرتکب شدند .

توضیح بیشتر ----

 خیابان بالاتر ساختمان مرکزی وزارت امور خارجه  بعد از انقلاب به نام سرهنگ سخایی نامگذاری شده است .

نکته دیگر اینکه منوچهر سخایی خواننده سال های دور که چند سال پیش از این در خارج از کشور درگذشت برادر سرهمگ سخایی مورد اشاره است.


هتصدمین یادداشت

چند روز پیش از این هفتصدمین یادداشت این وب نوشت ،نگاشته شد . اولین یادداشت ها را درخرداد سال ۱۳۹۰ نوشتم ، حدود ۱۴ سال از حضورم در این وبلاگ می گذرد ، بطور متوسط طی این مدت هفته ای یک یادداشت یا  مقاله نوشته ام مواردی به ویژه تعدادی از مقالات در حوزه رسانه در نشریات مختلف انعکاس داشته و منتشر شده است ، در عین حال از ابتدا تبلیغی برای انعکاس بیشتر مطالب نداشته ام تعدادی از عزیزان همواره محبت داشته و لطفشان شامل حال این جانب شده است که از این طریق صمیمانه سپاسگزاری خود را به ایشان اعلام و ابراز میکنم ، برخی مطالب بیشتر از باب یادآوری بوده است و در قامت یک متن و مطلب قابل تاکید نبوده است . با یادداشت هایی که به ویژه از باب یادکرد و قدرشناسی از تعدادی از عزیزان همکار و همراه یا فعال و در عین حال آشنا در محیط های رسانه ای نوشته ام دوستانی با پیام خود و یادآوری های مفید و موثر موجبات  خوشحاالی بیشتر و ارتباط بهتر اینجانب را فراهم کرده اند که از این عزیزان نیز قدردانی میکنم ، یاد کرد از برخی دوستان از دست رفتهای که از میان ما رفته و در قید حیات نیستند، از باب احترام و تکریم بوده و در مواردی صرفا به این دلیل بوده که با کمال تاسف در جای دیگری ندیده ام که از ایشان یادی  به میان آمده و مکتوب شده باشد ، شاید همین مطالب اندک و ناچیز زمینه جستجو ها و یادکردهای کامل تری از اشخاص مذکور بشود .

از همه دوستان ، عزیزان ، مشوقان ، منتقدان و اشخاص محترمی که به نوعی تا کنون محبت داشته اند ، یادآوری و ارشاد و راهنمایی و تشویق داشته اند ،صمیمانه تشکرم میکنم ، امیدوارم در لابلای درد دل ها و گفت گوها ادای دینی به پیشکسوتان و زحمت کشان عرصه های فرهنگ و رسانه شده باشد و بعد از این نیز بهتر و بیشتر بشود .انشالله